A review by dream_mmdi
Mrs. Dalloway by Virginia Woolf

5.0

1☆
"آدم تنها بود. وصال در مرگ بود." چشمهایم را می‌بندم و تکرار میکنم. وصال در مرگ بود... وصال...
پشت میز نشسته ام و سعی میکنم نقاشی ساحل را بکشم. تو آنجا در اتاق دیگر مشغول تمرین پیانو هستی، می‌گویی آنطور ضربه نزن... یادت نرود رنگ بخری... مهره‌های پشتم تیر می‌کشد، رنگ سفید تمام شده و صدای پیانو شنیده نمی‌شود. اگر نقاشی ساحلی‌م ناتمام بماند چه؟
خانم وولف عزیزم، میخواستم بپرسم "چطور؟" که دیدم تو هم از پسش بر نیامدی. گم‌شدگی، فروپاشی و افسردگی بعد از فقدان، ردی جاودانی در زندگی‌ات. خاطرات غم‌بار کار خودش را کرده، " مرگ وسط مهمانی سرک کشیده."
اضطراب در رگهایم می‌دود. یاد آخرین باری می‌افتم که دیدمش. صبح همان روز سرد، وقتی خوابالوده موهایش را می‌بافتم و صدای ناله‌‌ش از درد وقتی موهایش را محکم کشیدم تا بالای سرش جمع شوند. " بیا مال تو" و بعد از آن همه‌ی روزها سردند ، همه‌ی موهای بافته شده غم‌انگیزند. صورتها مات، و میتوان چهره‌ی مُردگان را در میان ارکیده‌ها دید.میتوان صدایشان را از پشت دیوار شنید، میتوان از پنجره‌ی بدون حفاظ بیرون پرید ، میتوان پرواز کرد ، چون مرگی در کار نیست، چه چکاوکی... چه پروازی...
2☆
یک روز مطبوع بهاری‌ست و خانم دلووی تشخص پرست، میرود تا خودش، برای مهمانی گلها را بخرد.
داستان در یک روز و همه چیز حول برگزاری باشکوه یک مهمانی در طبقه اشرافی لندن اتفاق می‌افتد؛ در حالیکه آدمها در خیابان سرخوش قدم میزنند و تنها خاطره ای از جنگ جهانی اول در ذهن آنها باقی مانده است.
بنظر داستان ساده و سرراستی اومد؟ خب پس صبر کنید تا خانم وولف با آن نبوغ و شاعرانگی زنانه شون اونو تعریف کنن، با سبکی متافیزیکی ، روانشناسانه و منحصربفرد. آماده اید که به شدت هیجان زده بشید؟

*چه چیزی این داستان رو خاص و خواننده حرفه‌ای رو تشویق به خوندنش میکنه؟
در رمان «خانم‌دالووی » وولف همه‌ سنت‌های طرح و پيرنگ داستان رو مي‏شكنه و به صنعت جريان سيال ذهن (كه به دنيای درونی شخصيت‌ها نقب مي‏زنه) رو مي‏اره. همچنین در اين رمان چند صدایی، و نوسان روايت رو داریم که بين زمان حال و گذشته‌‌ی شخصيت‌های داستان که در نگاه اول از نظر مکان باهم کاملا بی ارتباط هستن، در جریانه.
در ضمن این کتاب جزئی از ادبیات مدرنیستی و یکی از بزرگترین آثار وولف به حساب میاد. پس شاید دلیل خوبی برای دوستداران ادبیات باشد که خواندنش رو توی اولویت برنامه مطالعاتی خودشون قرار بدن.

.
*درباره آثار وولف
ویرجینیا وولف نویسنده رمان‌های تجربیه که سعی میکنه واقعیت‌های درونی انسان رو تشریح کنه. کتابهای اون پره از نظرات فمینیستی‌ش که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه گرفته ، این نظرات تونسته در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان بوجود بیاره. وولف نکات زیادی رو در آثارش به چالش کشیده، از جمله زن، فلسفه زندگی،همجنسگرایی، تنهایی آدم‌ها، مرگ، افسردگی و پوچی؛
اما مهم ترین دستاورد خانم وولف در مقام نویسنده این بودکه، در زمانه‌ای که مردان حرف آخر رو در ادبیات می‌زدن، وولف تونست جایی برای بیان تجربه‌های زنانه پیدا کنه و تا اونجا پیش رفت که نویسنده‌های مرد رو به سطحی‌نگری در بازنویسی واقعیت متهم کرد. ایشون از دنیای زنان و داشتن حریمی خصوصی برای زنان حرف زد و دنیای یکسر مردانه رو در مواجهه با زنان به چالش کشید .
همونطوری که در کتاب اتاقی از آن خود میگه: "هیچ توجه کرده‌اید در طول سال چند کتاب درباره زنان نوشته می‌شود؟ هیچ توجه کرده‌اید چند تا از این کتاب‌ها را مردان نوشته‌اند؟ از این خبر دارید که، احتمالاً، شما زن‌ها قابل‌بحث‌ترین موجودات عالم هستید؟"
ويرجينيا وولف بعدها از پيشروان نهضت مدرنيسم در ادبيات داستاني شد. كساني كه معتقد بودن ادبيات بايد خودشو از هر قيد و وابستگي به سوژه رها کنه و صرفا مشغول داستان گويي كليشه اي نباشه.
«خانم دالووی» نمونه روشنی از اين دست هستش که دراون درون گرايي و جملاتي كه در ذهن كارآكترها مياد اما به زبان جاري نمي شه ، و همینطور تشريح ديدگاههاي مختلف ذهن انسان، حرف اول رو مي زنه. در این سبک، بيشتر از اونكه شرح زندگی يك سری آدم مورد نظر باشد، جریان ذهن اونها وتأثيرش بر اجتماع مدنظر قرار میگیره.

.
*چرا ترجمه‌ی خانم طاهری ؟
خانم طاهری سه سال برای ترجمه رمان وقت گذاشته و جز خود رمان، دو پیشگفتار از دو چاپ مختلف (پیشگفتار دیوید بردشاو و مری پاولووسکی)، پیشگفتاری از ویرجینیا وولف، زندگی‌نامه وولف از زبان فرانک کرمود، گزیده کتاب‌شناسی و چند مطلب دیگه تحت عنوان نکته‌ها رو هم ترجمه و به کتاب اضافه کرده که در بهترین حالت، درک نسبتاً جامعی برای خواننده از رمان فراهم می‌کنه.
.